ویژگیهای صنعتگران
صنعتگران افرادی بسیار باهوش هستند که اغلب از استعدادهای خود برای برتری در زمینه های ریاضیات، مهندسی، برنامه نویسی کامپیوتر، هنرهای زیبا، ادبیات، یا فیزیک کوانتومی استفاده می کنند. در واقع، در مکتب فلسفه، این صنعتگر بود که ایده دموکراسی را ابداع کرد.
صنعتگران اغلب دارای سبک خلاقیت ابداعی هستند که از آنچه در دسترس است استفاده می کنند که به آنها اجازه می دهد از منابع محدودی چیزهای قابل توجهی خلق کنند. اگر به طور استعاری نتوانند یک میز را از منابع خود بیرون بیاورند، از به دست آوردن یک صندلی یا شاید یک اسباب بازی کوچک بسیار خوشحال خواهند شد. صنعتگران همچنین کنجکاوی ذاتی برای نحوه چیدمان اشیا از بلندترین آسمان خراش گرفته تا ذرات زیر اتمی دارند. و اگر آنها توانایی های بیانی خود را در علوم یا هنر به کار نبرند، صنعتگران می توانند به همان اندازه مانند نجاران چیره دست، مکانیک خودرو یا در یکی از رشته های فنی دیگر راضی باشند. در عرصه ورزش نیز تعجب آور نیست که بسیاری از بازیکنان بزرگ بیسبال صنعتگران هستند. به نظر می رسد که اصول هندسی بازی آنها را مجذوب خود می کند.
در سطح دروننگر، صنعتگران اغلب مستعد بدخلقی هستند و اگر به لبهها فشار بیاورند، میتوانند دیوانهکنندهترین نقشها باشند. در حالت افسرده، یک صنعتگر در کسادی می تواند به جمع مردم بپیوندد و مانند ابری شوم باشد که جلوی خورشید را می گیرد و همه را تحت تأثیر سایه قرار می دهد. برعکس، یک صنعتگر شاد میتواند تقریباً فوراً یک اتاق مملو از روحیات ترش را با کیفیت جادویی گل رز که در برف شکوفا میشود تغییر دهد و با شور و شوق و شادی فضای اتاق را تغییر دهد. صنعتگران به معنای واقعی کلمه بر محیط اطراف خود تأثیر می گذارند و به نظر می رسد انرژی خلاقانه آنها نه تنها در دنیای درونی آنها بلکه به دنیای بیرونی آنها نیز مربوط می شود.
از نظر فیزیکی، صنعتگران اغلب به عنوان "بامزه" توصیف می شوند و معمولاً چهره های گرد و نرمی دارند. نویسنده شپرد هودوین در کتاب خود به نام «سفر روح تو»، زنان صنعتگر را بهعنوان «شایستانگیز یا زیبا به شیوه مرلین مونرو» توصیف میکند و مردان را بهجای «خشنتر»، «پسربچهای زیبا» کلیشهای توصیف میکند. کنده شده" مرد اغلب با نقش جنگجو همراه است. البته، همه صنعتگران زیبا یا حتی بامزه نخواهند بود، اما بسیاری از مدل های مد که در حال حاضر از محبوبیت گسترده ای برخوردار هستند، در واقع صنعتگر هستند.
یک نقش معمولی، صنعتگر معمولاً در گروههای بزرگ افراد راحت نیست و به صمیمیت ارتباط یک به یک میکشد.
صنعتگران برای زمان تنهایی خود ارزش زیادی قائل هستند، به خصوص زمانی که خلاقیت آنها جاری است و یک پروژه جدید و هیجان انگیز در دسترس است. به گفته مایکل، صنعتگران پروژه های خود را دوست دارند و این گشت و گذارهای خلاقانه در واقع می تواند آنها را سالم نگه دارد. یک صنعتگر بی حوصله، ناامید یا مسدود شده همیشه راه هایی برای خلاقیت پیدا می کند، حتی اگر به معنای ایجاد یک بیماری رنگارنگ باشد.
زندگی روزمره اغلب برای صنعتگر خسته کننده است، کسی که از خبره بودن هر چیز بدیعی در زندگی لذت می برد و کار یکنواخت محل کار 9-5 را به نقش های دیگری واگذار می کند که خواهان مسئولیت و خواسته های ذاتی چنین وجودی هستند. صنعتگران بسیار مبتکر و جلوتر از زمان خود هستند که خود را در تضاد کامل با بقیه جامعه می بینند، صنعتگران می توانند احساس کنند که با دنیا ارتباط ندارند و به سادگی از گردش خارج می شوند. حتی برای صنعتگرانی که به شیوههای زندگی سازندهتری کمک میکنند و به آن پایبند هستند، اغلب یک حس تصادفی نظم در نحوه تمرکز آنها بر پروژهها وجود دارد، و دنیای آنها معمولاً مملو از مجموعهای گیجکننده از پروژههای ناتمام است که گاهی به معنای واقعی کلمه در همه جا پراکنده است. البته، در جایی که Artisan ممکن است این سیستم را منطقی و منظم ببیند، نقش های دیگر اغلب با این رویکرد به ظاهر نامنظم به زندگی گیج می شوند.